مديريت شهري در توسعه محيط زيست

پارک ها، جنگل ها و فضاهاي زيست محيطي طبيعي و شهري عوامل موثري براي حفظ سلامت روحي و جسمي شهروندان هستند. با اين وجود تلقي و برداشت موجود از محيط زيست هاي عمومي هميشه منطبق با منافع عمومي يي نيستند که توسط تحقيقات علمي به اثبات رسيده اند.

طي دهه هاي اخير فهم علمي از اين موضوع که چگونه درختان پارک ها و فضاهاي باز، محيطي با دوام تر در زمينه هاي اجتماعي و اقتصادي به شهروندان ارائه مي دهند توسعه يافته است.

به رغم نظريه هاي علمي اثبات شده کوتاهي شهرداري هاي محلي در به اجرا گذاشتن اين اطلاعات و به کارگيري آن در سيستم برنامه ريزي شهري در گوشه و کنار دنيا (حتي در کشورهاي توسعه يافته و رو به رشد) باعث شده طبيعت شهري به عنوان هاله يي در اطراف مرکزيت شهر و نه در تمام شهر در نظر گرفته شود.

در صورتي که بودجه شهرداري ها براي احداث و مرمت پارک ها و مناطق طبيعي کافي باشد، نبود يک ساختار منسجم در توسعه محيط زيست چندان مخرب نيست اين در حالي است که در عمل براي کاهش بودجه شهرداري ها، همواره بودجه اين بخش از فعاليت هاي مديريت شهري جزء اولويت هاي برنامه هاي صرفه جويي قرار مي گيرد. از طرف ديگر قوانين شهرداري هاي محلي تابع قوانين کشوري از جمله شاخص هاي آب، هوا و موارد زيست محيطي است.

يکي ديگر از چالش هاي مديران پارک ها و مناطق طبيعي، توسعه تلقي و برداشت مردم از محيط زيست شهري است. اساس قيمت گذاري منابع مادي و معنوي محرکه هاي بازار مبتني بر عرضه و تقاضا هستند، اما پارک هاي شهري و فضاهاي باز به سختي مي توانند منابع مالي ايجاد کنند. افراد هنگام سرمايه گذاري در يک پارک، به سود مستقيمي که از استفاده کنندگان پارک عايدشان مي شود، مي انديشند. اين در حالي است که تجربه هر بازديدکننده از پارک به طور طبيعي تحت تاثير ساير بازديد کنندگان قرار مي گيرد. در کشورهاي توسعه يافته اقتصادي اين حالت منجر به تئوري هاي پيچيده اقتصادي در سيستم کلان شهري براي استفاده مالي از فضاهاي سبز و پارک ها شده است.

اغلب اين راهکارها در ابتدا از مناطق جنگلي آغاز شده که بعداً به کمک مناطق سبز حاشيه شهرها مي آيد و در انتها به پارک هاي شهري گسترش پيدا مي کند. براي اجراي اين راهکارها اولين گام شناخت هزينه ها است. افرادي که در همسايگي پارک هاي شهري زندگي مي کنند معمولاً هزينه بسيار کمي در اين پارک ها صرف مي کنند ولي مقدار صرف هزينه از سوي افرادي که از راه دور به اين پارک ها مي آيند به طور مستقيم با اهميتي که براي رفتن به پارک قائل هستند، بستگي دارد. فروش مواد غذايي، ايجاد غرفه ها و نمايشگاه ها و حتي کلاس هاي اطلاعاتي در فضاي پارک هاي شهري مي توانند از منابع درآمدزا باشند.

جز تميز کردن هوا و آب، درختان و فضاهاي سبز به ما کمک مي کنند تا در مصرف انرژي صرفه جويي کنيم. سازمان جنگلباني امريکا 27 مورد تحقيقي در کلان شهرهاي مختلف انجام داده و از طريق استفاده از تصاوير ماهواره يي به نکات قابل توجهي رسيده است؛ از جمله اينکه از طريق پارک ها و جنگل ها در ميزان ذخيره آب و کيفيت هوا تا ميليون ها دلار صرفه جويي شده است.

در يک مثال مشخص تر در ايالت واشنگتن به ازاي هر درخت بزرگ 50 دلار سود ثبت شده وجود دارد.

مثال ديگر اينکه مناطق درختکاري شده موانع موثري در مقابل سيلاب ها هستند چرا که از يک طرف از ريزش مستقيم نزولات آسماني بر سطح زمين جلوگيري مي کنند و از طرف ديگر مانع رانش خاک مي شوند. قيمت زمين هاي نزديک به فضاهاي سبز در امريکا بين 8 تا 20 درصد از مکان هاي ديگر بيشتر است و ساختمان هاي تجاري نزديک به اين مناطق سود دهي بالاتري دارند. تا آنجايي که يک مطالعه نشان مي دهد مردم حاضرند تا 10 درصد بيشتر براي اين زمين ها بپردازند. مطالعه ديگري نشان مي دهد که نرخ فضاهاي اجاره يي نزديک مناطق سبز تا 7 درصد بيشتر بوده است. اين در حالي است که عامل نزديک بودن ساختمان هاي تجاري به فضاي سبز هنوز به عنوان عاملي جدي در برنامه ريزي توسعه اين ساختمان ها در نظر گرفته نمي شود.

عامل بسيار مهم ديگر در تاکيد بيش از پيش بر محيط زيست شهري، سلامت جسمي شهروندان است. در بسياري از شهرهاي امريکاي شمالي رشد سرسام آور اضافه وزن، ديابت و امراض رواني با فاصله گرفتن محيط مصنوعي و ماشيني شهر از فضاهاي طبيعي رابطه مستقيم دارد. محيط هاي سبز درون شهري به شهرونداني که کمتر راه مي روند و مدام کارهاي تکراري مي کنند، اين توانايي و قدرت را مي دهد که ساختارهاي عملي تکراري را بشکنند و اين يعني صرفه جويي عظيم مالي در مورد بهداشت روحي و جسمي شهروندان. کم شدن آمار خشونت، ترس و اختلالات عصبي در کودکان عامل مهم ديگري براي سرمايه گذاري هر چه بيشتر در زمينه محيط زيست شهري است.

مديريت شهري خوب براساس شناخت و بهره گيري متناسب از سازمان هاي مربوطه براي رسيدن به هدف هاي مشخص قطعاً براي همه داراي منفعت خواهد بود

مديريت شهري چست؟

مدیریت شهری علم و هنر مدیریت بر شهر است.بدیهی است که شهرها به علت برخورداری از پویائی و رشد و توسعه و یا رکود و زوال ، از پیچیدگی بسیار بالاتری، از سایر پدیده ها و روابط برخوردار می باشند و علم و هنر ، به تنهائی نمی توانند در مدیریت شهری به توفقیق دست یابند، بدین منظور علم و هنر مدیریت شهری می بایست دست به دست هم داده و پویائی و تحرک شهرها را در تمامی جوانب ، تحت اداره و کنترل درآورند.

 
در ایران شهرها، از ماهیت و ویژگیهای بسیار متفاوتی از سایر شهرهای توسعه یافته و یا نوع آرمانی خود برخوردار می باشند، چرا که نه بر اساس ویژگیها و ضروریات و چارچوبهای محیطی و فرهنگی خود رشد یافته اند و نه به صورت سرمایه داری و مدرن جهانی در آمده اند

 


این خصیصه های منحصر به فرد، دشواریها و دوگانگی های فراوانی را در کالبد، محتوا، فضا و روایط در شهرهای ایرانی امروز بوجود آورده و بنابر این مدیریت بر این شهرها را با مشکلات بسیاری روبرو ساخته است.

در تعریف مدیریت شهری، ابتدا می بایست، از مدیریت تعریف به عمل آورد.

 

مدیریت چیست و مدیر کیست

 

 Mary P Folletlمدیریت را هنر انجام امور بوسیله دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تاکید کرده است.

 

Herbert A Simonمدیریت را تصمیمگیری دانسته و این و ظیفه را بهترین و اصلی ترین نقش مدیر قلمداد نموده است.

 

گروهی نیز مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده اند .

 

اما تعاریفی که تا حدودی مورد استفاده و قبول اکثریت علما صاحبنظران ومرتبطان علوم مدیریتی قرار دارد تعاریفی است که علم مدیریت را دربرگیرنده انجام وظایفی چون برنامه ریزی، نظارت و کنترل، سازماندهی، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری می دانند.

 

همانگونه که یک مدیر موفق، مدیری است که تمام این اجزاء و عناصر سازمانی خود را در نظر داشته و آنها را می شناسد و برای رسیدن به اهداف سازمانی از آنها بهره گیری می کند، یک مدیر شهری نیز باید با شناخت اجزاء و عناصر شهری که بر آن مدیریت می کند ارتباط معقول و مناسبی بین این اجزاء برقرار کرده از علم و هنر خود در زمینه مدیریت برای توسعه واعتلاء شهر و زندگی شهروندان به عنوان محور توسعه، بهترین بهره گیری را داشته باشد.

 

وظائف مدیر شهری

 

حال خواهیم دید که یک مدیر شهری به عنوان یک مدیر ، چه  وظایفی دارد و برای انجام این وظایف از چه ابزار و شیوه هایی باید استفاده کند.

 

مدیر شهر به عنوان برنامه ریز

 

 برنامه ریزی، مجموعه ای از تصمیم گیری های سنجیده ای است که بر اساس قیودات کمی، کیفی ، زمانی و مکانی شیوه دخالت انسان را در موضوعی مشخص بیان می کند. در برنامه ریزی، هدف مطرح است و پیش بینی باید کرد. یک مدیر شهر در ذهن خود و با کمک شهروندان به تعیین و شناسائی اهداف پرداخته، آنها را تجزیه و تحلیل کرده، کمیت و کیفیت آنها را بررسی می کند، زمان رسیدن به آنها را مشخص می سازد و مکان برآورده شدن آنها را در نظر دارد و می شناسد. یک مدیر شهری راههای رسیدن به اهداف را شناسایی کرده و برای انجام نظارت و کنترل بر این راههای رسیدن به اهداف، به پیش بینی می پردازد. یک مدیر شهری از تمام متخصصان علوم شهری و انسانی برای برنامه ریزی شهری کمک می گیرد و تنها به معماران و شهرسازان اتکاء صرف ندارد به عبارت دیگر به برنامه ریزی و مدیریت شهری، با دیدی همه جانبه نگاه می کند و بالاخره مدیر شهری باید در شهر به برنامه ریزی عملیاتی(کوتاه مدت) و برنامه ریزی جامع(بلند مدت ) بپردازد.

 

 

 

مدیرشهری به عنوان سازمان دهنده

 

همانطور که می دانیم شهر، مجموعهای است متشکل از کالبد، فضا، انسانها و رفتارها. یک مدیر شهری باید از چگونگی سازماندهی و نحوه ارتباط میان این عناصر و تغییر و اصلاح آنها آگاهی داشته باشد، چرا که برای نیل به اهداف، سازماندهی، گامی ضروری می باشد یک مدیر شهری موفق ، گونه های مختلف سازماندهی عناصر شهری را شناخته و بر حسب موقعیت موجود شهر و تهدیدها و فرصتهای پیش رو، مناسبترین نوع سازماندهی(سازماندهی بر مبنای هدف-سازماندهی بر مبنای نوع عملیات-سازماندهی بر مبنای منطقه عملیات و...) را برای دستیابی معقول و مناسب به اهداف انتخاب  می کند.  یک مدیر شهری باید سازماندهی را فعالیتی مستمر و مداوم دانسته و همواره برای انجام آن آمادگی لازم را داشته باشد و به عبارت دیگر مدیر شهری باید به سازماندهی مجدد بپردازد .

 

 

 

مدیر شهری به عنوان انگیزاننده

 

 یک مدیر شهری باید اهداف، شهر و شهروندان را بخوبی شناسایی کرده،  موانع رسیدن به آنها را در نظر داشته و برای رفع آن موانع به عنوان انگیزاننده ای قوی و کارآمد به تلاش بپردازد. مدیر شهری با انسانهایی روبرو است که طبیعتا دارای خلقیات و روحیات متنوع و گاه متضادی می باشند. او با در نظر گیری اهداف باید با بکارگیری مشوقها و تنبیه های مناسب و موقعیتی و تقویت روحیات اجتماعی و مشارکتی شهر وندان مسیرهای رسیدن به اهداف را هموارتر سازد و اصولا یک مدیر شهری باید یک روانشناس اجتماعی خوب باشد و بایستی به آسیب شناسی روانی شهروندان پرداخته و  روحیات آنها را با پیشرفت و تعالی همسو کرده و افکار عمومی جامعه شهری را ارتقاء بخشد.

 

مدیر شهری به عنوان تسهیل کننده ارتباطات

 

مدیر شهری ارتباطات بین شهروندان با محیط شهر محیط شهر با شهروندان شهروندان با مدیران شهری و مدیران شهری با شهروندان را بخوبی درک کرده و بر این فرایندهای ارتباطی، به گونه ای کارآ مدیریت کند. مدیر شهری باید در جهت برطرف سازی موانع ارتباطی، تلاش کرده  و برای تسهیل هرچه بیشتر ارتباطات، کوشش به عمل آورد اصولا بر اساس تجربه، پیشرفت جامعه بر پیشرفت ارتباطات بین عناصر آن بستگی دارد چراکه کشفیات بشری بر پایه شناخت روابط میان دو پدیده قرار دارد. یک مدیر شهری باید در جهت بهبود ارتباطات، که پیشرفت جامعه را بدنبال دارد، گونه ها و عناصر ارتباطی حوزه فعالیت خود را شناسایی کرده و با برنامه ریزی و نظارتهای صحیح به شفاف سازی هرچه بهتر ارتباطات کمک کند.

 

مدیر شهری به عنوان هدایتگر

 

در این مورد باید به نقش رهبری مدیر شهری به عنوان هدایت کننده شهروندان به سمت اهداف معین اشاره کرد . یک رهبر و هدایت کننده، پیروان خود را بخوبی شناخته،  با خلقیات و روحیات آنها بخوبی آشنا بوده و با ایجاد انگیزه ها و ارتباطات موثر در بین آنها، انجام سایر وظایف خود در شهر را تسهیل کرده و شهروندان را با میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب و راهنمایی می کند .هدایت و رهبری شهروندان بسته به سطوح فکری و موقعیتهای محیطی و اجتماعی آنها سبکها و شیوه های رهبر متفاوتی را از سوی مدیران شهری طلب می کند که یک مدیر شهری برای موقیت باید آنها را شناخته و به موقع بکار بندد.

 

مدیر شهری به عنوان ناظر و کنترل کننده

 

همانطور که گفته شد برای رسیدن به اهداف مورد نظر شهر و شهروندان یک مدیر شهری در وظیفه برنامه ریزی خود به پیش بینی راههای رسیدن به اهداف و همچنین شیوه های نظارت و کنترل بر این راهها می پردازد. یک مدیر شهری باید با شیوه های نظارت آشنا بوده و نحوه بکارگیری اصول نظارتی را بداند، زیرا به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق اهداف و نحوه انجام عملیاتها آگاهی یافته و قدرت پیشگیری و سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند . در فرایند کنترل، مدیر باید عملیات پیش بینی شده را با عملیات انجام شده مقایسه کرده و در صورت اختلاف و انحراف بین آنچه که باید باشد و آنچه که هست به رفع و اصلاح آنها اقدام نماید.

 

مدیر شهری به عنوان تصمیم گیر

وظیفه تصمیم گیری مدیر شهری در تمام وظایف دیگر او نیز جلوه گر می باشد و جزء اجزاء اصلی و ارکان اساسی مدیریت به حساب می آید.یک مدیر شهری در نقش تصمیم گیرنده، برای رفاه شهروندان، برای توسعه آتی شهر و تعالی افکار عمومی جامعه شهروندی،  بایستی تصمیم گیری کند او بایستی تمامی شرایط و موقعیت های محیطی فرهنگی اجتماعی اقتصادی و آتی شهر را مد نظر قرار داده و با شیوه ها و روشهای تمیم گیری نیز آشنایی داشته باشد. مدیر شهری در امر تصمیم گیری باید فرایندهای تصمیم گیری رانیز دانسته و در هر مرحله از فرایند تصمیم گیری به سبک سنگین کردن فرصتها و تهدیدهای پیش رو نیز توجه داشته باشد.


‍ دیدگاه مهندس هادی ارومیان در خصوص هدف گذاری شهرداری
هدف گذاری شهرداری باید بر این اساس باشد:

۱-شهرپاک،برای دست یابی به بهبود کیفیت و تامین تعادلهای زیست محیطی
شهر را باید همیشه پاک نگه داشت.

۲-شهرروان،برای دست یابی به شهری که مردم بتوانند در زمان مناسب سفر های درون شهر خود را میان محل سکونت و کار یا برای تامین نیازمندیها و تفریح و استراحت به انجام رساند شهر باید روان باشد.

۳-شهر سبز،فضای ها سبز در نقاط مختلف شهر در محله های و به توسعه فضای سبز و امکانات بهینه فضای سبز و بهره داری مردم از آن.

۴-شهری با فرهنگ غنی،برای توسعه فرهنگ مردم و محله ها برای ارتباط مردم و اصلاح فرهنگ همگانی،باید نهاد های فرهنگی در مناطق شهری و محله ها به عنوان پایگاه فرهنگ سازی از طریق آموزش همیشه مورد نظر باشد.

۵-شهر پویا و زنده ،در تمام مناطق شهری اقدامات خدمات رفاهی را گسترش داد تا به متوازن و متعادل شهر توسعه یابد در تمام مناطق شهری مردم به بازارها و فضای شهر و مراکز تفریحی امکانات خدمات رفاهی و گردشگری دست رسی داشته باشند و از سفر های درون شهری کاسته شود.

۶-شهر با بافت سنتی و مدرن،برای دست یابی به اهداف و ارتقای ضوابط و مقررات شهری و ارتقای تاسیسات و سطوح خدماتی متناسب با نیازها و توزیع مناسب ان درسطح شهر بازی سازهای بافت های کهن با حفظ میراث فرهنگی و تاریخ و تمدن آن شهر و نمادهای فرهنگی و احترام به فرهنگ ملت در این مورد اقداماتی مدرن سازی انجام داد.


‍ معیارهای کاندیداهای اصلح در بیانات مقام معظم رهبری:


۱. تدین و اعتقاد نظری و عملی به اسلام، انقلاب، قانون اساسی و خط امام

۲. صداقت و صمیمیت با مردم و دلسوزی برای مردم

۳. طرفدار مستضعفین و ضعفا

۴. بهره مندی از فهم و درک سیاسی

۵. بهره مندی از تخصص، تجربه و کارآمدی

۶. پیگیر مبارزه عملی با فساد

۷. برخورداری از روحیه شجاعت

۸. داشتن قصد خدمت به جای قصد تصاحب قدرت و اندوختن ثروت

۹. عدم وابستگی و وام دار نبودن به مراکز قدرت و ثروت


خاطره ای از شهید رضا ارومیان
شفای فرمانده دسته پیشمرگ ها
ماه محرم از راه می رسد و در روز عاشورا در حسینیه ارومیه، رضا را با برانکارد به مجلس می آوردند...
به گزارش فرهنگ نیوز، این دسته، پیشمرگ گردان بود و مشکل ترین مامورت ها به این دسته واگذار می شد.
از گروهان ما جمال موحد نژاد (شهید) به آنجا رفت که هم معاون دسته شد و هم آر.پی.جی زن.
فرمانده ی این دسته برادر رضا ارومیان (شهید) بود. او پسر نماینده ی مردم آذربايجان شرقي در مجلس شورای اسلامی بود؛پسری که در عین جدی بودن،خیلی با بچه ها و دوستان رئوف و مهربان برخورد می کرد.
شهید جمال از او خاطره های زیادی تعریف می کرد.به قولی او شفا یافته ی خانم فاطمه زهرا-سلام الله علیها- بود.

در درگیری ها خیلی شدید بود، رضا ارومیان توانست در یکی از گروهک های ضد انقلاب نفوذ کند.حدود شش ماه در ستاد حزب بود و جاسوسی می کرد؛ تا اینکه روسا به او ظنین می شوند و جلسه ای تشکیل می دهند تا نقشه ای برایش طرح کنند.اما رضا متوجه ی ماجرا می گردد و با جسارتی عجییب، وارد جلسه می شود و همه را به رگبار می بندد.چند نفر از سرکرده ها را می کشد و بعد پا به فرار می گذارد.

او را تعقیب می کنند.رضا که دیگر خسته شده بود و احتمالا گلوله ای هم به پایش داشت، از بالای تپه ای می افتد و در میان برف ها محو می شود.تعقیب کنندگان از کنار او می گذرند، ولی متوجه اش نمی شوند.

شب هنگام رضا خود را از میان برف بیرون می کشد و کشان کشان به مقرهای خودی می رسد.او را به بیمارستان می رسانند؛ ولی متاسفانه رضا از دو پا فلج می شود .از این ماجرا مدتی می گذرد و رضا در ارومیه زندگی جدید خود را آغاز می کند. ماه محرم از راه می رسد و در روز عاشورا در حسینیه ارومیه، رضا را با برانکارد به مجلس می آوردند.
میان سینه زنان،رضا به شدت گریه می کند و خوابش می برد.
در خواب خانمی را می بیند که به او می گوید:"بلند شو!" رضا می گوید:پایم فلج است،نمی توانم بلند شوم.

بعد آن خانم دستمال سیاهی را روی پای رضا می گذارد و می گوید:"بلند شو!"

رضا از خواب می پرد.حاضران همچنان گرم سینه زنی بودند.رضا دستمال سیاهی روی پایش مشاهده می کند.آن را برمی دارد و بلند می شود.ناگهان جمعیت متوجه ی او می شوند.می ریزند روی سرش و لباس هایش را پاره پاره می کنند.رضا ارومیان مسئول دسته ی پیشمرگها بود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از کتاب نونی صفر،ص38-39


‍ گوشه ای از برنامه های مهندس ارومیان در خصوص داشتن شهر پایدار

1.افزايش فرصت هاي اقتصادي و اجتماعي، به گونه اي كه ساكنان شهري را پوشش دهد
2.كاهش سهم انرژي در رشد شهري
3. استفاده ي بهينه در مصرف آب، زمين و ساير منابع مورد نياز
4.كمينه كردن ميزان توليد زباله و فاضلاب و بيشينه كردن بازيافت از پسماندها
5.ايجاد سيستم هاي مديريت با قدرت و كارايي كافي جهت نيل به اهداف اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي

6.جهت دادن به فن آوري هاي مورد استفاده در شهر به سمت اهداف توسعه ي پايدار
7.تقويت توان مناطق مختلف شهري ، در راستاي جلوگيري يا پاسخ گويي به تهديدات و اهداف اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي، كه در نتيجه ي عوامل طبيعي يا انساني به وجود مي آيند، همچنين انعطاف پذيري در روبرويي با اختلالات غير منتظره در سيستم شهر.

در اين ارتباط شهر پايدار، شهري است كه در آن بهبود در عدالت اجتماعي، تنوع و امكان زندگي با كيفيت مطلوب تحقّق يابد