مدیریت شهری علم و هنر مدیریت بر شهر است.بدیهی است که شهرها به علت برخورداری از پویائی و رشد و توسعه و یا رکود و زوال ، از پیچیدگی بسیار بالاتری، از سایر پدیده ها و روابط برخوردار می باشند و علم و هنر ، به تنهائی نمی توانند در مدیریت شهری به توفقیق دست یابند، بدین منظور علم و هنر مدیریت شهری می بایست دست به دست هم داده و پویائی و تحرک شهرها را در تمامی جوانب ، تحت اداره و کنترل درآورند.

 
در ایران شهرها، از ماهیت و ویژگیهای بسیار متفاوتی از سایر شهرهای توسعه یافته و یا نوع آرمانی خود برخوردار می باشند، چرا که نه بر اساس ویژگیها و ضروریات و چارچوبهای محیطی و فرهنگی خود رشد یافته اند و نه به صورت سرمایه داری و مدرن جهانی در آمده اند

 


این خصیصه های منحصر به فرد، دشواریها و دوگانگی های فراوانی را در کالبد، محتوا، فضا و روایط در شهرهای ایرانی امروز بوجود آورده و بنابر این مدیریت بر این شهرها را با مشکلات بسیاری روبرو ساخته است.

در تعریف مدیریت شهری، ابتدا می بایست، از مدیریت تعریف به عمل آورد.

 

مدیریت چیست و مدیر کیست

 

 Mary P Folletlمدیریت را هنر انجام امور بوسیله دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تاکید کرده است.

 

Herbert A Simonمدیریت را تصمیمگیری دانسته و این و ظیفه را بهترین و اصلی ترین نقش مدیر قلمداد نموده است.

 

گروهی نیز مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده اند .

 

اما تعاریفی که تا حدودی مورد استفاده و قبول اکثریت علما صاحبنظران ومرتبطان علوم مدیریتی قرار دارد تعاریفی است که علم مدیریت را دربرگیرنده انجام وظایفی چون برنامه ریزی، نظارت و کنترل، سازماندهی، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری می دانند.

 

همانگونه که یک مدیر موفق، مدیری است که تمام این اجزاء و عناصر سازمانی خود را در نظر داشته و آنها را می شناسد و برای رسیدن به اهداف سازمانی از آنها بهره گیری می کند، یک مدیر شهری نیز باید با شناخت اجزاء و عناصر شهری که بر آن مدیریت می کند ارتباط معقول و مناسبی بین این اجزاء برقرار کرده از علم و هنر خود در زمینه مدیریت برای توسعه واعتلاء شهر و زندگی شهروندان به عنوان محور توسعه، بهترین بهره گیری را داشته باشد.

 

وظائف مدیر شهری

 

حال خواهیم دید که یک مدیر شهری به عنوان یک مدیر ، چه  وظایفی دارد و برای انجام این وظایف از چه ابزار و شیوه هایی باید استفاده کند.

 

مدیر شهر به عنوان برنامه ریز

 

 برنامه ریزی، مجموعه ای از تصمیم گیری های سنجیده ای است که بر اساس قیودات کمی، کیفی ، زمانی و مکانی شیوه دخالت انسان را در موضوعی مشخص بیان می کند. در برنامه ریزی، هدف مطرح است و پیش بینی باید کرد. یک مدیر شهر در ذهن خود و با کمک شهروندان به تعیین و شناسائی اهداف پرداخته، آنها را تجزیه و تحلیل کرده، کمیت و کیفیت آنها را بررسی می کند، زمان رسیدن به آنها را مشخص می سازد و مکان برآورده شدن آنها را در نظر دارد و می شناسد. یک مدیر شهری راههای رسیدن به اهداف را شناسایی کرده و برای انجام نظارت و کنترل بر این راههای رسیدن به اهداف، به پیش بینی می پردازد. یک مدیر شهری از تمام متخصصان علوم شهری و انسانی برای برنامه ریزی شهری کمک می گیرد و تنها به معماران و شهرسازان اتکاء صرف ندارد به عبارت دیگر به برنامه ریزی و مدیریت شهری، با دیدی همه جانبه نگاه می کند و بالاخره مدیر شهری باید در شهر به برنامه ریزی عملیاتی(کوتاه مدت) و برنامه ریزی جامع(بلند مدت ) بپردازد.

 

 

 

مدیرشهری به عنوان سازمان دهنده

 

همانطور که می دانیم شهر، مجموعهای است متشکل از کالبد، فضا، انسانها و رفتارها. یک مدیر شهری باید از چگونگی سازماندهی و نحوه ارتباط میان این عناصر و تغییر و اصلاح آنها آگاهی داشته باشد، چرا که برای نیل به اهداف، سازماندهی، گامی ضروری می باشد یک مدیر شهری موفق ، گونه های مختلف سازماندهی عناصر شهری را شناخته و بر حسب موقعیت موجود شهر و تهدیدها و فرصتهای پیش رو، مناسبترین نوع سازماندهی(سازماندهی بر مبنای هدف-سازماندهی بر مبنای نوع عملیات-سازماندهی بر مبنای منطقه عملیات و...) را برای دستیابی معقول و مناسب به اهداف انتخاب  می کند.  یک مدیر شهری باید سازماندهی را فعالیتی مستمر و مداوم دانسته و همواره برای انجام آن آمادگی لازم را داشته باشد و به عبارت دیگر مدیر شهری باید به سازماندهی مجدد بپردازد .

 

 

 

مدیر شهری به عنوان انگیزاننده

 

 یک مدیر شهری باید اهداف، شهر و شهروندان را بخوبی شناسایی کرده،  موانع رسیدن به آنها را در نظر داشته و برای رفع آن موانع به عنوان انگیزاننده ای قوی و کارآمد به تلاش بپردازد. مدیر شهری با انسانهایی روبرو است که طبیعتا دارای خلقیات و روحیات متنوع و گاه متضادی می باشند. او با در نظر گیری اهداف باید با بکارگیری مشوقها و تنبیه های مناسب و موقعیتی و تقویت روحیات اجتماعی و مشارکتی شهر وندان مسیرهای رسیدن به اهداف را هموارتر سازد و اصولا یک مدیر شهری باید یک روانشناس اجتماعی خوب باشد و بایستی به آسیب شناسی روانی شهروندان پرداخته و  روحیات آنها را با پیشرفت و تعالی همسو کرده و افکار عمومی جامعه شهری را ارتقاء بخشد.

 

مدیر شهری به عنوان تسهیل کننده ارتباطات

 

مدیر شهری ارتباطات بین شهروندان با محیط شهر محیط شهر با شهروندان شهروندان با مدیران شهری و مدیران شهری با شهروندان را بخوبی درک کرده و بر این فرایندهای ارتباطی، به گونه ای کارآ مدیریت کند. مدیر شهری باید در جهت برطرف سازی موانع ارتباطی، تلاش کرده  و برای تسهیل هرچه بیشتر ارتباطات، کوشش به عمل آورد اصولا بر اساس تجربه، پیشرفت جامعه بر پیشرفت ارتباطات بین عناصر آن بستگی دارد چراکه کشفیات بشری بر پایه شناخت روابط میان دو پدیده قرار دارد. یک مدیر شهری باید در جهت بهبود ارتباطات، که پیشرفت جامعه را بدنبال دارد، گونه ها و عناصر ارتباطی حوزه فعالیت خود را شناسایی کرده و با برنامه ریزی و نظارتهای صحیح به شفاف سازی هرچه بهتر ارتباطات کمک کند.

 

مدیر شهری به عنوان هدایتگر

 

در این مورد باید به نقش رهبری مدیر شهری به عنوان هدایت کننده شهروندان به سمت اهداف معین اشاره کرد . یک رهبر و هدایت کننده، پیروان خود را بخوبی شناخته،  با خلقیات و روحیات آنها بخوبی آشنا بوده و با ایجاد انگیزه ها و ارتباطات موثر در بین آنها، انجام سایر وظایف خود در شهر را تسهیل کرده و شهروندان را با میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب و راهنمایی می کند .هدایت و رهبری شهروندان بسته به سطوح فکری و موقعیتهای محیطی و اجتماعی آنها سبکها و شیوه های رهبر متفاوتی را از سوی مدیران شهری طلب می کند که یک مدیر شهری برای موقیت باید آنها را شناخته و به موقع بکار بندد.

 

مدیر شهری به عنوان ناظر و کنترل کننده

 

همانطور که گفته شد برای رسیدن به اهداف مورد نظر شهر و شهروندان یک مدیر شهری در وظیفه برنامه ریزی خود به پیش بینی راههای رسیدن به اهداف و همچنین شیوه های نظارت و کنترل بر این راهها می پردازد. یک مدیر شهری باید با شیوه های نظارت آشنا بوده و نحوه بکارگیری اصول نظارتی را بداند، زیرا به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق اهداف و نحوه انجام عملیاتها آگاهی یافته و قدرت پیشگیری و سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند . در فرایند کنترل، مدیر باید عملیات پیش بینی شده را با عملیات انجام شده مقایسه کرده و در صورت اختلاف و انحراف بین آنچه که باید باشد و آنچه که هست به رفع و اصلاح آنها اقدام نماید.

 

مدیر شهری به عنوان تصمیم گیر

وظیفه تصمیم گیری مدیر شهری در تمام وظایف دیگر او نیز جلوه گر می باشد و جزء اجزاء اصلی و ارکان اساسی مدیریت به حساب می آید.یک مدیر شهری در نقش تصمیم گیرنده، برای رفاه شهروندان، برای توسعه آتی شهر و تعالی افکار عمومی جامعه شهروندی،  بایستی تصمیم گیری کند او بایستی تمامی شرایط و موقعیت های محیطی فرهنگی اجتماعی اقتصادی و آتی شهر را مد نظر قرار داده و با شیوه ها و روشهای تمیم گیری نیز آشنایی داشته باشد. مدیر شهری در امر تصمیم گیری باید فرایندهای تصمیم گیری رانیز دانسته و در هر مرحله از فرایند تصمیم گیری به سبک سنگین کردن فرصتها و تهدیدهای پیش رو نیز توجه داشته باشد.